پروانه های خیــآلی

ای مرگ دستان ِ سردت را بر پیشانی خســته ام بگذار؛ که این " تــب " فروکش کند

پروانه های خیــآلی

ای مرگ دستان ِ سردت را بر پیشانی خســته ام بگذار؛ که این " تــب " فروکش کند

پروانه های خیــآلی

*

اگر جای مروت نیست، با دنیا مدارا کن

به جای دلخوری، از تنگ بیرون را تماشا کن

*

دل از اعماق دریای صدف های تهی بردار

همین جا در کویر خویش، مروارید پیدا کن

*

چه شوری بهتراز برخوردبرق چشم ها باهم

نگاهش را تماشا کن، اگر فهمید حاشا کن

*
من ازمرگی سخن گفتم که پیش ازمرگ میاید

به « آه عشق» کاری برتر از اعجاز عیسی کن

*

خطرکن زندگی بی او چه فرقی می کندبامرگ

به اسم صبر، کم با زندگی امروز و فردا کن

من نمک پرورده ی زخم های از آشنا خورده

آنقدر با خرابی این گریه ساخته ام

که هر کنج این خانه

از دست دیده ام ، دریاست ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی